بازگشت در میان مصرفکنندگان مواد مخدر و محرک
وابستگی به انواع مواد یک بیماری جسمی – روانی و پاسخ فیزیولوژیک بدن به مصرف مکرر مواد اعتیادآور است، که به عنوان معضل سیاسی، اجتماعی و بهداشتی در سراسر جهان در نظر گرفته میشود. ویژگی عمده رفتارهای اعتیادی، ماهیت بازگشتپذیری آنها است و از آنجا که اعتیاد یک بیماری مزمن عود کننده است، بنابراین عود یا بازگشت به شرایط قبل از درمان یکی از مهمترین چالشهای برنامه درمان بیماری اعتیاد محسوب می شود. در سال اول درمان، بیش از پنجاه درصد بیماران دچارعود میشوند. پدیده عود تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل فردی، روانی ، اجتماعی و…رخ میدهد. برخی از این عوامل عبارتند از عوامل شناختی ، محیطی ،مهارتهای فردی، عوامل استرس زا، میل و ولع شدید برای مصرف و… نظر به اینکه پدیده عود علاوه بر تحمیل هزینههای اقتصادی فراوان بر سیستم درمانی میتواند سرخوردگی و ناامیدی بیماران و خانوادههای آنها نسبت به درمان را نیز در پی داشته باشد، بنابراین انجام مداخلات متناسب جهت کاهش عود ضروری به نظر میرسد. از طرفی برای طراحی مداخلات نیاز به شناخت زمان بروز عود و شناسایی فاکتورهای زمینهساز آن بر بیماران مصرفکننده مواد میباشد. همانطور که در بیماریهای مزمن، هیچ روش درمانیای نمیتواند ادعای درمان صددرصدی داشته باشد، هیچ روش تضمینی و صددرصدی برای ترک بیماری اعتیاد وجود ندارد اما هرچه شیوه ترک و درمان اعتیاد علمیتر، حسابشدهتر و بر اساس شواهد علمی بیشتری انجام شود، انتظار میرود احتمال عود بیماری کمتر باشد.
چند عامل در بالارفتن احتمال بروز عود مؤثر است؛ از جمله احساسات درونی فرد، احساسات منفی مثل افسردگی، اضطراب، خشم و… باعث میشود میل فرد برای مصرف بیشتر شود و احتمال عود افزایش یابد. گاهی احساسات مثبت هم باعث عود میشود. مثلاً فرد خاطرهای خوب از مصرف مواد دارد و به هر دلیلی این خاطره برانگیخته میشود و فرد برای تکرار آن خاطره دچار لغزش میشود. استرسهای محیطی از جمله استرسهای خانوادگی یکی دیگر از عوامل تشدید کننده است. استرس خانوادگی همیشه به معنی دعوا و مشاجره خانوادگی نیست. گاهی مراقبتهای بیش از حد از فرد معتاد خود باعث عود میشود. مثلاً در اختیار گذاشتن ماده مصرفی، در اختیار گذاشتن هزینه بیحساب برای تهیه ماده مخدر یا محرک، پنهان کردن و نادیده گرفتن رفتار فرد معتاد یا در مقابل، تحقیر کردن فرد و نسبت دادن رفتار اعتیادگونه به شخصیت فرد و یا طرد کردن آنها عکسالعمل نادرستی است. همه این رفتارها میتواند احتمال عود را بالا ببرد. مسائل دیگری مثل نداشتن مهارتهای زندگی و اجتماعی هم میتواند در ایجاد عود دخیل باشد. گاهی هم ممکن است بروز آن ریشه زیستشناختی داشته باشد؛ یعنی مصرف مواد بر قسمتهایی از مغز اثر گذاشته و این قسمتها به وجود مواد عادت کردهاند. بنابراین بعد از ترک، این قسمتهای مغز به مواد نیاز پیدا میکند و باعث ایجاد لغزش در فرد میشود.
بنابراین عود اشاره به حالتی دارد که فرد حتی بدون داشتن قصد قبلی، آن رفتار را به طور غیرارادی انجام میدهد. مداخلات درمانی متناسب، بر روی اجتناب از مصرف محرکها یا موقعیت های پرخطر تمرکز دارد که زمینهساز تحریک فرد برای مصرف مجدد میشوند. از مداخلات شناختی- رفتاری در عود میتوان به تکنیکهای کنترل محرکها، تصور پیامد مصرف، روشهای آرامسازی، انتقال افکار، کمک گرفتن از متخصصین در جهت دریافت مشاوره اضطراری اشاره نمود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت توجه جدی درمانگران اعتیاد به آموزش مهارتهای لازم در مقابله با شرایط و موقعیتهای پرخطر در کنار دارودرمانی الزامی است.
نویسنده: زیبا پاشایی – کارشناس ارشد روان شناسی
دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید